مثلث برمودا رازی در آسمان و دریا

مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست،بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی ( وشاید هم دایره ای بزرگ)دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته واز پورتوریکو گذشته،به طرف جنوب و شرق منحرف شده واز میان سارگاسو عبور کرده ودوباره به طرف برمودا برگشته است.طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجه است،بر روی خطی که شمال حقیقی وشمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می گردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمی شود.

وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده،آن را به صورت زیر توصیف می کند:

«یک خط از فلوریدا تا برمودا،دیگری از برمودا تا پورتویکو می گذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا برمی گردد».

این محل فتنه انگیز و تقریبا باور نکردنی اسرار غیر قابل توصیف جهان را به خوداختصاص داده است.مثلث برمودا نامش را در نتیجه ناپدید شدن 6 هواپیمای نیروی دریایی همراه با تمام سرنشینان آنها در پنجم دسامبر 1945 کسب کرد.5 فروند از این هواپیماها به دنبال اجرای ماموریتی عادی و آموزشی ،در منطقه مثلث،پرواز می کردند که با ارسال پیامهای عجیبی درخواست کمک کردند.هواپیمای ششم برای انجام عملیات،به هوا برخاست اما بعد از 23 ثانیه پرواز ناگهان از صفحه رادار محو شد که هر شش هواپیما به طرز فوق العاده مشکوکی مفقود شدند.

آخرین پیامهای مخابره شده آنها با برج مراقبت حاکی از وضعیت غیر عادی ،عدم رؤیت خشکی،از کار افتادن قطب نماها یا چرخش سریع عقربه آنها و اطمینان نداشتن از موقعیتشان بود.این درحالی بود که شرایط جوی برای پرواز مساعد بودو خلبانان و دیگر سرنشینان افرادی با تجربه و ورزیده بودند.با وجود مدتها جستجو هیچ اثری از قطعه شکسته،لکه روغن،آثاری از اجسام شناور،خدمه یا تجمع مشکوکی از کوسه ها دیده نشد.

هیچ حادثه ای چه قبل و چه بعد از آن،تا این حد حیرت آورتر از ناپدید شدن دسته جمعی هواپیماهای مذکور نبوده است.درحوادثی مشابه در این منطقه قایقها و کشتیهایی مفقود شده اند( قربانیان مثلث برمودا )،در برخی موارد هم فقط خدمه و سرنشینان ناپدید گشته اند.

دراثر مرور زمان سیل شایعات درباره این منطقه قوت گرفت.شایعاتی از قبیل وجود یک هیولای عظیم الجثه درآنجا،وجود معبری به جای دیگر،وجود یک نیروی مغناطیسی قوی در آنجاو...که اکثرا زائده تخیل مردم و منجمله روزنامه نگاران بود.

تا اینکه فکر کنم یک سال پیش بود که در اخبار اعلام شد که دانشمندان پی به دلیل علمی ناپدید شدن کشتیها در مثلث برمودا پی بردند.آنها با عکسبرداری هوایی و ماهواره ای از منطقه پی به وجود گسلها دهانه های آتشفشانی بزرگی در منطقه بردند که از آنها گاز متان بیرون می آمد.

جریان این گاز مکررا از دهانه این آتشفشان های ادامه داشته و موجب ساطع شدن گاز از کف آب می شود.سقوط هواپیماها هم احتمالا به علت وجود گاز متان به نسبت زیاد در هوای اطراف هواپیما بوده و باعث توهم خلبان می شود.و موجب بیهوشی و یا گاه مرگ او می گردد.شاهد این مدعا هم وجود کف سفید رنگ در ساحل بر اثر خروج حبابهای متان است که خلبانها بارها به آن اشاره کردند.

این مثلث برمودا هنوز یک راز بزرگه گاز متان و آتشفشان ممکنه باشه اما علت اصلی نیست هنوز کسی نتونسته اونجارو ببینه تصاویر ماهواره ای هم منطقه مثلث شکلی رو نشون میدن که تقریبا به صورت یه خشکیه که وسطش یه حالتی مانندگرداب بشدت عظیم وجود داره.

منطقه وحشت                                                                         

همه روزه هواپیماهای متعددی بر فراز مثلث برمودا پرواز می کنند.کشتیهای بزرگ و کوچک در آبهای آن در حال ترددند و افراد زیادی برای بازدید،به این منطقه مسافرت می کنند،بدون آنکه اتفاقی بیفتد.از طرف دیگر،در دریاها و اقیانوسها در سراسر دنیا،کشتیها و هواپیماهای زیادی مفقود شده و می شوند.پس چرا فقط مثلث برمودا از بقیه مناطق تفکیک شده است.علت این است که اولا هیچ امیدی برای یافتن حتی اثرو نشانه ای وجود ندارد.ثانیا در هیچ منطقه دیگر چنین ناپدید شدنهای بی دلیل،بی شمارو نامعلوم روی نداده و به این خوبی ثبت نشده است.

مشاهدات و گزارشات

در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا،اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شده اندکه تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبداو مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کرده اند ویا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیرعادی مخابره کرده اند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه وابزارها بوده است ویا چرخش عقربه های قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی،آن هم در روز صاف و آفتابی ویا تغییراتی غیرعادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بوده اند،بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع.

این پیامها رفته رفته ضعیف تر و غیرقابل تشخیص تر شده ویا سریعا قطع شده اند.دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشدویا چنانچه اظهار عقیده شده،در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا وزمان بوده ودورترودورترشده اند.در برخی موارد گزارشهاحاکی ازآن بودکه نوری ناشناخته وغیرقابل تشریح رؤیت شده است.همچنین توده سیاه وتاریکی درسطح دریا که پس ازمدتی ناپدید شده،در جریان اتفاقات مزبورگزارش شده است.

درمواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی درمیان ستارگان درآسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده وسپس هردوناپدیدشده اند.در تمام مدت دیده شدن تاریکی،دستگاهها وسایرابزارهای قایقهای ناظرازکارافتاده بودندکه پس از رفع تاریکی آسمان،دوباره شروع بکار کردند.

دریک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید.

"خطری همانند یک خنجر هم اکنون...به سرعت می آید...ما نمی توانیم فرارکنیم..."در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجرچه بود،کشتی ناپدید شد.

علل واقعه

علل فرضی طبیعی

توضیحات و علل فرضی مختلفی درباره حوادث مثلث برمودا ارِِِائه شده است که معمولترین فرضیات براساس مرگ غیرطبیعی ( زیرا هیچ جسدی تاکنون بدست نیامده است.) بناشده است.این توضیحات عبارتنداز:

جزرومدناگهانی دریادرنتیجه زلزله دراعماق دریا،وزش بادهای مخرب واختلالات جوی،گویهای آتشفشان که موجب انفجارهواپیماهامی شود،گرفتارآمدن درجاذبه یک گرداب یا گردبادکه باعث سقوط وانهدام هواپیماهایا انحراف مسیرکشتیهاومفقودشدن آنهادرآب می شود،تحت تاثیرنیرویی مغناطیسی قرارگرفتن واختلالات امواج الکترومغناطیسی،ولی این دلایل توجیه قابل قبولی برای ناپدیدشدن هواپیماهاوکشتیهای متعدددریک منطقه نیست.

علل فرضی غیرطبیعی

دستگیری و ربوده شدن به وسیله زیردریایی یابشقاب پرنده هایی متعلق به کراتی دیگرکه برای تحقیق درباره حیات وزندگی باستان وحال ماانسانهابه کره زمین آمده اند،می تواند علتی غیرطبیعی برای توجیه وقایع باشد.

یکی ازعجیب ترین پیشنهادات دراین موردبوسیله ادگارکایس،پیشگووروانکاووحکیم دردهه پنجم قرن بیست،ارائه شده است.به عقیده وی قرنها قبل ازکشف اشعه لیزر،بومیان سواحل اقیانوس اطلس ازکریستال به عنوان یک منبع انرژی وقدرت استفاده می کردند.به نظر کاین نوعی نیروی شیطانی القاشده ازسوی آنها،درعمق یک مایلی در قسمت غرب اندروس غرق شده که هنوز دربرخی مواقع باعث از کار انداختن ابزارووسایل الکتریکی کشتیها،هواپیماها ودرنهایت نابودی آنهامی گردد.

ام.ک.جساپ که یک فضانورد،منجم ومتخصص کره ماه است،درکتابش بنام «درموردبشقاب پرنده ها»ابرازمی داردکه ناپدیدشدن کشتیهای مشهور درمثلث برمودا،به وسیله اجسام پرنده صورت گرفته است.وی مفقود شدن خدمه آنهارانیزبه اجسام مزبور ربط می دهد.به عقیده جساپ یوفوهاهرچه هستند،حوزه مغناطیسی موقتی ایجادمی کنندکه دارای طرحی یونیزه شده است ومی تواندباعث متلاشی شدن یاناپدیدشدن هواپیماهاوکشتیها گردد.اوروی این سوال کارمی کردکه چگونه نیروی مغناطیسی کنترل شده می تواند باعث نامرئی شدن گردد؟نظریه میدان واحدانیشتین اورامجذوب کرده بود.جساپ هردواینهاراکلیدی می دانست برای ظهورومحوشدن ناگهانی بشقاب پرنده ها وناپدیدشدن کشتیهاوهواپیماها.ولی مرگ امکان ادامه فعالیت ونتیجه گیری رااز جساپ گرفت وتحقیقاتش نیمه تمام ماند.

گذشته وآینده برمودا

به نظر می رسد که این منطقه طی زمانهای متمادی گذشته نیز درافسانه ها به منزله مکانی ترسناک وجودداشته وحتی خیلی قبل ازتاریخ کشف آنوبعدازآن تاریخ تاصدهاسال باعناوین «دریایی ازمقبره ها»،«مثلث شیطان»،«مثلث مرگ»،«دریای بدبختی »،«گورستان آتلانتیک »نامیده می شده است.شومی وبدشگونی مثلث برمودا حتی در عصرفضانیزباعث تعجب انسانهایی چون کریستف کلمب وفضانوردان آپولو 13 که یکی کاشف درزمین ودیگری درفضاست،شده است.

اینکه چرا وقایع عجیب این منطقه گزارش نمی شود،شاید به دلیل ایجاد رعب و وحشت عمومی باشد،شایدهم چون دلیل اصلی وقایع معلوم نیست،اتفاقات مربوطه بازتاب نمی یابد.

البته در اغلب گزارشات ارائه شده هم سانسورهایی وجودداردکه اصل وقایع را سرپوشیده نگه می دارد.

تصاویر کشتیهایی که درزمانهای مختلف دربرمودا ناپدیدشدند اولین 1780 میلادی وآخرین سال 1999 میلادی

http://www.bermuda-triangle.org/html/lost_ships.html

تصاویر هواپیماهای گرفتار دربرمودا اولی 1942 وآخری همین سال 2002

http://www.bermuda-triangle.org/html/lost_aircraft.html

یک داستان عجیب وواقعی:

درسال 1965 دریک ظهرتابستان پرستاران یک بیمارستان درایالت آلوها ALOHA آمریکا شاهدهجوم ناگهانی نظامیان به آن بیمارستان بودند.کل بیمارستان وهمه بخشها درعرض فقط 5 دقیقه پر شدازسربازان تادندان مسلح.برای رفتن به هراتاقی نیاز به اجازه فرمانده بود.

فرمانده سربازان سرهنگ چالزمورتی به سربازان دستوراکیدداده بودکه هیچ شخصی حق ورودویاخروج ازبیمارستان راندارد.حدود20 دقیقه بعدپس ازبحث هایی که میان فرمانده ومدیربیمارستان آقای دکترسوهانگ انجام شدطی یک تماس بیسیم فرمانده دستورآمدن آمبولانس راصادرنمود.

درکمال حیرت یک آمبولانس نظامی طی تدابیرشدیدامنیتی ظاهرمیشودودوبرانکارد ازآنها خارج می شود ومستقیم وارداتاق جراحی می شود.تعجب پرستاران ازاین بودکه حتی حمل برانکاردراخودسربازان انجام دادندوتا5 دقیقه هم دراتاق ماندند-اجسادی مانندجسدبچه(12 تا 15 )روی برانکاردها بودالبته خوداجساد دیده نمیشد زیرادرون یک کیسه بودند.پس از5 دقیقه 4 پزشک جراح به اتاق واردمی شوند و2.30 دقیقه درون آن میمانند.دراین مدت تدابیرشدیدامنیتی بربیمارستان حاکم است.حتی اجازه تماس هیچ یک ازافرادبه خارج ازبیمارستان داده نمیشود.پس ازخروج پزشکان ازاتاق عمل همه شاهدقیافه های درهم ومتعجب ووحشت زده آنهامیشونداماکسی رایارای سخن گفتن نیست.پس از5 دقیقه دوباره همان برانکاردها به آمبولانس نظامی برگشت داده میشود وپس از20 کل بیمارستان تخلیه میشود.اماوضع عجیبی بربیمارستان حاکم است آن4 پزشک بشدت زیرسوال همکاران قراردارند.زنگهای بیمارستان به صدادرآمده وبلافاصله موجی ازخبرنگاران وروزنامه نگاران به شهروبیمارستان سرازیرمیشود.پزشکان هیچ کدام حاضربه پاسخ گویی نیستندامادربرابرفشاربیش ازحدهمکاران نخستین حرفها ظاهرمیشود.جوانترین پزشک یعنی دکتراستوارت از موجوداتی حرف میزندکه بشکل آدم هستنداماباصورتی کشیده وکله ای بمراتب بزرگتر ازحد معمول.آنهاروبافتهای بدن این موجودات آزمایشهایی انجام داده اندکه ترکیب آن را بسیار شبیه بدن انسان دیدند.گوشت وپوست درست مانند انسان فقط بجای استخوان چیزی مانند غضروف قرار دارد.شکل ظاهر مانند انسان دوپا ودودست اما با تمایزهای اساسی –پاهایی کشیده ولاغر مانند-دستانی دراز-گلویی بدون حنجره وچشمانی درشت تقریبا4/1 صورت را اشغال کرده.اما دیگر هیچ چیزی بروز نمیکند.پزشکان میگویند به آنها اکید دستور داده شده که حق هیچ گونه اظهار نظری را ندارند.(اما بالاخره خبر درز میکند.) ازآن روز به این طرف خیلی حرفا زده شده اما یک حرف بسیار جدی و مستند است.درست شب قبل از حادثه یک اتفاق عجیب مردم را به بیرون از خانه هایشان میکشد.در افق دوردست حدود ساعت5 بعد از ظهر در آسمان انفجاری مهیب رخ میدهد،انفجاری که صدای آن در منطقه بوضوح شنیده میشود-نیروی هوایی آمریکا آن را سقوط یکی از هواپیماهای خود اعلام میکند.اما مردم از نور بسیار شدیدتر خبر میدهند چیزی مانند انفجار اتمی در آسمان.

------------------

پس از این ماجرا تحقیقات گسترده ای توسط افراد وروزنامه نگاران انجام گرفت که طی آن یکی از روزنامه نگاران مجله ورلد ساینس بنام بیل کاراگ به حقایقی پی برد که با طرح گوشه هایی از آن اقدام به افشاگری نمود.این روزنامه نگار که برادرش در نیروی هوایی آمریکا کار میکرد از طریق او از این قضیه آگاه شد که درست روز انفجار رادارهای نیروی هوایی علایمی را نمایش دادند که در آن شیئی نسبتا بزرگ در محدوده فضایی هاوایی در حال پرواز می باشد پس ازاعلام واخطارهای مکرر به این نتیجه میرسند که این شی خارج از برنامه های عادی پرواز در آن مکان قرار دارد لذا بلافاصله سازمان جاسوسی آمریکا و دفتر ریاست جمهوری از این امر آگاه میشوند.بلافاصله جنگنده های (2 جنگنده )نیروی هوایی برای شناسایی شی اقدام به پرواز میکنند.در پروازهای انجام شده در صورتی که رادارها همه وجود شیئی را نشان میدادند ولی هیچ چیز دیده نمیشد اما خلبانان اظهار می دارند توده ابری بزرگ و سفید درست در منطقه نمایش داده شده در رادار ظاهر شده است و بصورتی مرموز حرکت مینماید.یکی از خلبانان بنام جاناتان هوک در اقدامی به سوی ابر حرکت میکند و بقیه داستان را از زبان خلبان جنگنده دیگر شنیدنیست:

جاناتان باهام تماس گرفت و گفت من میخوام برم ببینم این چیه،بهش گفتم برای این کار لازمه ارتفاعت رو خیلی تغییر بدی بهتره قبلش نظرت رو به فرماندهی بگی و اونم با برج تماس گرفت و کسب اجازه کرد.بعد از چند ثانیه بهش گفتن بره وداخل ابره بشه چرا که فرماندهان و سازمان سیا فکر می کردند یکی از هواپیمای جاسوسی و مدرن روسی هست که با استتار خودش در حال جاسوسی هست.بلافاصله جاناتان به سمت ابر میره شاید چیزی حدود500 متری ابر که میرسه ناگهان یه چیزی مثل رعد وبرق میزنه وبه هواپیمای جاناتان اصابت میکنه.هواپیمای جاناتان در یک لحظه بصورت کامل نابود میشه ومن هم خبررو به مرکز میدم که دستور بازگشت سریع رو بهم میدن.دیگه نفهمیدم چی شد.

------------------

 بیل به دنبال بقیه ماجرا بود تا اینکه بعد گذشت یک سال یک شب کسی بهش زنگ      می زنه و بهش میگه حاضر هست اسناد و مدارکی راجب به اون روزارایه بده و جلوی یک کافه قرار برای ساعت 10شب گذاشته میشه.

ساعت 10 شب درست جلوی کافه فقط بیل رفته بوده و چیزی حدود یک ربع صبر میکه تا اینکه از طرف گارسون کافه بهش خبر میدن تلفن باهاش کار داره.پشت تلفن همون شخص به اون میگه سراغ سطل آشغال بره و توی سطل کیفی هست میتونه برش داره و سریع از محل دور بشه.

مدارک داخل کیف از حقایقی پرده برمیداشت کههرگز براش قابل تصور نبود.بله نیروی هوایی امریکاپس از انفجار هواپیمای جاناتان اقدام به اعلام وضعیت جنگی میکنه و سه موشک رو به سمت ابر نشانه گیری میکنه و شلیک میکنه که یکی از موشک ها با شیء برخورد میکنه و اون انفجار بزرگ(همونی که مردمدیدند)رخ میده.

بلافاصله نیروی دریایی به محل اعزام میشه تا باقی مانده شیءرو جمع آوری کنه و به پایگاه بیاره تا بررسی کنن اما با کمال تعجب فقط یه جعبه حدود 3متری یافت می کنن که توش دوتا آدم نما قرار داشته که مرده بودند.


اما این خبرنگار شجاع درست فردای اون روز بصورت مرموزی کشته شد(ماشینش ته دره پیدا شد در صورتی که الکل خونش بالا بوده)ولی این خبرنگار با زیرکی تونسته بود قسمتی از اطلاعات بدست آورده را قبل از مرگش به آدرس پستی نامزدش بفرسته که اونها بعداً توسط ایشون منتشر میشه.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد