تفاوت بشر - آدم و انسان !!!

تفاوت بشر ، آدم و انسان


هرچند در زبان فارسی و محاوره‏ای میان کاربرد کلمات «بشر، آدم و انسان» تفاوتی قائل نیستیم و هر سه را به یک معنی استعمال می‏کنیم، ولی با توجه به توضیح ذیل و به استناد بعضی از آیات و الفاظ قرآنی متوجه خواهیم شد که میان این سه واژه تفاوت بارز و آشکاری وجود دارد.
بدون شک خلقت بشر بر خلقت آدم و انسان سبقت دارد. حضرت امام صادق علیه‏السلام در حدیثی می‏فرمایند:
"شاید شما فکر می‏کنید که خداوند جز شما بشری نیافریده است، چرا! به خدا قسم که خداوند هزاران هزار بشر آفریده است که شما در آخر این سلسله قرار دارید."
در کتاب خصال شیخ صدوق از امام محمد باقر علیه‏السلام نقل شده است که خداوند عزوجل از آن روز که زمین را آفریده، هفت عالم در آن پدید آورده است و بشرهای این عوالم از فرزندان حضرت آدم علیه‏السلام نبوده‏اند و خداوند آنها را یکی پس از دیگری با جهان مربوط به خودشان در زمین منزل داد، سپس حضرت آدم علیه‏السلام ابوالبشر را آفرید و انسان را از او پدید آورد.


در کتاب «ناسخ التواریخ» نقل شده که شخصی به خدمت حضرت علی علیه‏السلام رسید و سؤال کرد که سه هزار سال پیش از حضرت آدم چه کسی بود؟ حضرت فرمودند: بشر؛ عرض کرد قبل از آن بشر کی بود؟ فرمود: بشر؛ سه بار این سخن تکرار شد، سائل سر به زیر انداخت. آنگاه حضرت علی علیه‏السلام فرمودند: اگر سی هزار بار هم سؤال می‏کردی، همین جواب را می‏شنیدی.
واژه «بشر» مخصوص آن افرادی است که قبل از حضرت آدم علیه‏السلام بودند، واژه «آدم» اسم خاص برای اولین بشر موحد و دو واژه «انسان» و «بشر» مخصوص حضرت آدم علیه‏السلام و اولاد اوست که مستقل و غیر متحوّل از بشر اولیه است.
ادوار آفرینش بشر
قرآن کریم حکایت آفرینش بشر را با خلقت حضرت آدم علیه‏السلام شروع کرده و بیان نکرده است که آیا ظهور نوع بشر منحصر به همین دوره است یا این که قبلاً هم دوره‏هایی بر او گذشته است که آخرین آنها ما هستیم.
مرحوم علامه طباطبائی قدس‏سره به استناد آیه 30 سوره بقره «و چون پروردگارت بر فرشتگان گفت: من می‏خواهم در زمین جانشینی قرار دهم، گفتند: آیا می‏خواهی در روی زمین موجودی قرار دهی که تباهی کند و خون ها بریزد؟ با این که ما تو را به پاکی می‏ستائیم و تقدیس می‏گوئیم؟ گفت: من چیزهایی می‏دانم که شما نمی‏دانید»؛ می‏فرماید که قبل از دوره کنونی، دوره‏های دیگری بر نوع بشر گذشته است که ملائکه از خونریزی آنان اطلاعاتی داشتند.
با توجه به احادیث و آیه فوق و توضیحات بعد مشخص می‏شود که زندگی بشر دو دوره دارد: یک دوره قدیمی که براساس تحقیقات دانشمندان ژئولوژی(زمین‏شناسی) عمر نوع بشر در این دوره از میلیون ها سال هم ##### می‏کند و آثار و فُسیلهایی پیدا کرده‏اند که مربوط به بیش از پانصدهزار سال قبل است. آنها عقیده دارند که به وجود آمدن موجودات زنده روی زمین، واقعاً اعجاب‏انگیز و یکپارچه معجزه است.
آخرین پدیده قدرت لایزال الهی که روی کره زمین طی دوران های زمین‏شناسی رخ داده است، «پدیده خلقت پستانداران امروزی» است. پستانداران امروز با داشتن بعضی صفات طبیعی و تشریحی از سایر استخوان داران و از جمیع جانوران چند سلولی متمایز هستند. اقسام اولیه آن ها مربوط به اواسط دوران دوم می‏باشد. از اوایل دوران سوم زمین‏شناسی پستانداران حقیقی یعنی آنهایی که در حال بلوغ صفات مخصوص پستانداران را داشتند، ظاهر شدند و در تمام خشکی های آن زمان پراکنده شدند. در اواخر این دوران بسیاری از انواع آن ها منقرض شدند و فقط اقسامی که نسل آنها تا امروز باقی است، دوام زندگی یافتند. در میان این پستانداران، خلقت بشر اولیه از همه دیرتر بوده است که به حدود 3 میلیون سال پیش می‏رسد.
اگر تمام عمر کره زمین را یک سال فرض کنیم، هشت ماه اول از عمر زمین، موجود زنده‏ای وجود نداشته است. در ماه‏های نهم و دهم، موجودات زنده به وجود آمدند. در دهه دوم ماه آخر سال پستانداران؛ و در روز آخر سال، بشر اولیه پا به عرصه حیات گذاشته است. سپس رو به ازدیاد گذارده و زندگی کرده است و بعد منقرض شده و باز پیدا شده و منقرض شده و همین‏طور ادواری بر او گذشته است تا نسل موجود که آخرین دوره‏های اوست. بشر قبل از این نسل موجود، فاقد قوّه تشخیص بوده و مکلّف هم نبوده، زیرا آفرینش وی بر اساس فطرت بشر کنونی نبوده و آیه «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» در نهاد وی تحقق پیدا نکرده و متّصف به فضائل و کمالات نشده است.
همان‏طور که اشاره شد، قرآن مجید آفرینش بشر را از خلقت حضرت آدم علیه‏السلام شروع کرده و صریحاً بیان نموده است.
لفظ «آدم» در قرآن اسم خاص است که بر اولین بشر موحد اطلاق شده است. حضرت آدم علیه‏السلام اولین بشر نیست، بلکه اولین بشر موحد است که آفرینش او براساس فطرت الهی است و ماهیت و کیفیت خلقت او را قرآن این‏گونه بیان کرده است:
"همانا مَثَل خلقت حضرت عیسی علیه‏السلام در خارق‏العاده بودن مانند خلقت حضرت آدم علیه‏السلام است که خداوند او را از خاک آفرید
سپس بدان خاک گفت: بشری به حد کمال باش، همان دم چنان گردید."
قرآن دربارة آفرینش انسان بر روی زمین در دو مقام سخن گفته است یک بحث از پیدایش انسان نخستین و دوم سخن پیرامون تکثر و تناسل انسان.
نسبت‌ به مقام نخست می‌فرماید: شخص آدم را از خاک آفریده است. گرچه واژة بشر، در آیة مبارکه عام است ولی چون در مورد شخص حضرت آدم بکار رفته است لذا نمی‌توان گفت که هر موجودی که کل بشر بر او قابل اطلاق است در آیه منظور شده است چون کافی است یک فرد به وجود آید و اسم بشر را بر او اطلاق کند و اگر بخواهیم تعمیم را استفاده کنیم نیازمند دلیل خارجی هستیم.
مقام دوم مسئله که آیا ظهور این نوع موجود (انسان) منحصر به همین دورة فعلی است که ما در آن قرار داریم یا دوره‌های متعدد دارد، یعنی نسل کنونی و جمعیت پراکنده کنونی انسان در روی زمین با همه اختلاف رنگ‌ها و زبان‌ها همه به یک زوج آدم و حوا برمی‌گردد و یا نه.
آیه پنج سورة مبارکه حج و آیة اول سوره مبارکة نساء بر این مطلب دلالت دارند که نسل همه انسان‌های فعلی به آدم و حوا برمی‌گردد. و عامل سومی در آن دخالت نداشته است البتّه لسان این آیه، لسان اثباتی است و دلالت بر نفی آدم‌های قبل از آدم و حوا ندارد. آیة شریفه سورة نساء دلالت دارد که: آدم و حوا پدر و مادر نسل انسان هستند. و دوم این‌که، همه افراد نوع انسان به این دو منتهی می‌شوند و این دو هم از یکنوع‌اند همسر (حوا) از جنس و حقیقت آدم است. سوم این‌که تکثیر نسل فرزندان آدم تنها از طریق او و همسرش صورت گرفته و موجود ثالثی در آن دخالت نداشته است.
این انبوه جمعیت انسان که در سطح کره زمین منتشر شده‌اند همه از دو فرد، انسانِ مثلِ هم و شبیه هم منشاء گرفته‌اند، جن، حوریه یا نسل‌های پیشین هیچگونه دخالتی در آن نداشته است.
دلیل دوم بر این‌که نسل فعلی بشر به آدم و حوا برمی‌گردد و نسل‌های پیشین در آن دخالت ندارد این است که قرآن از سویی خود را هدایتگر همه عالمیان و بیم‌دهنده تمامی بشر معرفی می‌کند و از سویی همین بشر را فرزند آدم می‌خواند. و با تعبیر بنی‌آدم آنان
را مورد خطاب قرار می‌دهد پس بشرِ مخاطبِ قرآن همگی فرزندان آدم است.
دلیل سوم، آیاتی دلالت دارد که می‌فرماید: آدم از خاک یا گل آفریده شده است ولی سنت الهی در قبال نسل او این بوده که از راه ساختن نطفه، بقاء نسل او را تضمین کرده است.
این سه دلیل و شاهد کافی است بر این‌که در انتشار و تکثر نسل کنونی بشر هیچ موجود ثالثی (نه حوریه، نه جن و نه غیر از این دو) دخالت نداشته است. امّا این آیات دلالت ندارد که تنها موجود انسانی بر روی کره زمین همین آدم و نسل او بوده است. و ممکن است روی زمین دوره‌های متعدد از خلقت و آفرینش تحقق پذیرفته باشد و لیکن این متیقن است که در این دوره فعلی، نسل بشر فقط به آدم و حوا برمی‌گردد.
بعضی توهم کرده‌اند که دلیل اول ناتمام است، آیه مبارکه سورة نساء می‌فرماید: که هر یک نفر از شما نوع بشر از پدر و مادر (از دو نفر) خلق و آفریده شده‌اید یعنی کل بشر از مجموع پدر و مادر متولد می‌شود، این آیه مبارکه همسان آیه مبارکه 13 سورة حجرات است که می‌فرماید: «ما شما را از یک مرد و زن آفریده‌ایم». به عبارت دیگر واژه «نفس واحده» در آیه مبارکه دلالت بر شخص آدم نمی‌کند بلکه دلالت بر نوع بشر دارد.
امّا باید توجّه داشت که: «بین این دو آیه فرق واضحی است، آیة سورة حجرات در مقام بیان این جهت است که افراد انسان از نظر «حقیقت انسانیت یکسانند و هیچ فرقی از این جهت ندارند که هر یک از آنان از پدر و مادری از جنس بشر متولد شده‌اند. (جای برتری نژادی و... نیست). امّا آیة سورة نساء در مقام بیان ریشه بنی‌آدم است می‌فرماید: افراد انسان از یک حقیقت جنس و یک واقعیتند، با همه کثرتی که دارند همه از یک ریشه منشعب شده‌اند (حتی) همسر آدم از نوع خود آدم (است) انسانی بود مثل خود او. حرف «من» حرف نشویه است مثل است.این آیه مبارکه در مقام بیان این است که در تکثیر انسان عامل سوم مثل حوری و جن‌ دخالت ندارد، افراد بی‌شمار انسان‌ها از آدم و حوا نشئت گرفته است و سرسلسلة زنجیره انسان‌ها آدم است.
از سوی دیگر این توهم مخالف ظاهر آیاتی مثل آیات (سجده، 8، آل‌عمران، 59، ص، 71، و اسراء، 62) می‌باشد، و مخالف صریح آیه‌ای است که با «یا بنی آدم» بشر را مخاطب قرار می‌دهد.

چگونگی ازدواج فرزندان آدم و حوا

ازدواج فرزندان آدم چگونه بوده است؟ (سؤالی از آیت الله مکارم شیرازی)
سؤال:ازدواج فرزندان آدم و حوّا چگونه بوده، آیا خواهر و برادر با هم ازدواج کرده اند یا ازدواج آنان به صورت دیگری بوده است؟
در این باره در میان دانشمندان اسلامی دو نظر وجود دارد و هر کدام برای خود دلایلی از قرآن و روایات ذکر کرده اند. اینک ما هر دو نظر را بطور اجمال در این صفحات نقل می کنیم:
1- در آن زمان هنوز قانون تحریم ازدواج خواهر و برادر از طرف خداوند قرار داده نشده بود و چون راهی برای بقای نسل بشر غیر از این راه نبود، از این جهت ازدواج آنان با یکدیگر صورت گرفته است; ناگفته پیداست که دستگاه قانونگذاری از آن خداست «اِنِ الْحُکْمُ اِلاّ لِلَّهِ; حکم تنها از آن خداست.»
چه اشکال دارد که بطور موقّت برای گروهی از راه ضرورت این گونه ازدواج در آن زمان بلامانع و مباح باشد و برای دیگران عموماً تحریم ابدی شود؟
طرفداران این نظریّه از ظواهر قرآن با این آیه برای خود دلیل می آورند: «وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالا کَثِیراً وَ نِسااً و از آن دو، مردان و زنان فراوانی (در روی زمین) منتشر ساخت».
ظاهر این آیه می گوید که نسل بشر فقط به وسیله این دو تن به وجود آمده است و اگر غیر از این دو در بقای نسل او دخالت داشتند باید بفرماید «وبث منهما و من غیر هما» یعنی به وسیله این دو و غیر آنان... .
علاوه بر این، در روایتی که مرحوم طبرسی آن را در احتجاج از امام سجّاد(علیه السلام) نقل می کند این مطلب تأیید شده است.
2- نظر دیگر این است: چون ازدواج فرزندان آدم با یکدیگر ممکن نبوده - زیرا ازدواج با محارم یک عمل قبیح و زشت است - فرزندان آدم با دخترانی از نژاد نسل دیگر که در روی زمین بودند ازدواج کردند، بعداً که فرزندان آنها با هم پسر عمو شدند زناشویی میان خود آنان صورت پذیرفت و این نظر را نیز بعضی از روایات تأیید می کند، زیرا نسل آدم، نخستین انسان روی زمین نبوده، بلکه پیش از او نیز انسان هایی در زمین زندگی می کرده اند.
حاصل این که: ممکن است گفته شود که پسران آدم با بقایای انسانهای پیشین که قبل از خلقت آدم و حوّا در روی زمین زندگی می کردند، ازدواج کرده اند و از گفتگوی خدا با فرشتگان درباره آفرینش آدم در روی زمین استفاده می شود که قبل از آدم و حوّا انسان هایی در روی زمین زندگی می کردند و این حقیقت از روایات نیز استفاده می شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد